طلاق عاطفی شکلی از رفتار میان همسران است که فقط از نظر فیزیکی در کنار هم حضور دارند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، همسران در طلاق عاطفی از نظر اخلاقی و عاطفی جدا از هم هستند. این حضور فیزیکی که گاهی بنا به دلایلی هم اجباری است، تنها شکل ظاهری خانوادهها را حفظ کرده است. اما در درون چنین خانوادهای مسائلی وجود دارد که آسیبهای جدی و گاهی بزرگتر از طلاق واقعی به اعضای خانواده و به خصوص به فرزندان وارد میکند که از چشم خانواده پنهان میماند.
مجتبی مظلومی کارشناس ارشد روانشناسی درخصوص اینکه طلاق عاطفی به چه شکلی شروع میشود با عامیانه خواندن این واژه، این نوع رفتار همسران به خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران گفت: «طلاق عاطفی اصطلاح عامیانهای است که بیشتر بین مردم متداول شده است و معنی آن این است که دو نفر به صورت فیزیکی با هم زندگی میکنند اما هیچ ارتباطی با هم ندارند.
طلاق عاطفی یک واژه قانونی و یا روانشناسی نیست. در واقع طلاقی بین زوجین اعمال نشده و تنها از بعد عاطفی و روانی جدایی از هم ایجاد شده است.»اینکه طلاق عاطفی بیشتر از طرف کدام یک از همسران اعمال میشود نظرات مختلفی وجود دارد، برخی از کارشناسان با یکجانبه نگاه کردن به این پدیده فقط یکی از همسران را مقصر قلمداد میکنند.
مظلومی در این باره معتقد است که: «آمار مشخصی در این زمینه وجود ندارد و تحقیقات جامع و کاملی صورت نگرفته که بتوان به طور قاطع گفت که بیشتر مردها هستند که این رفتار از طرف آنها در خانواده بروز میکند و یا اینکه زنان هستند. شروع طلاق عاطفی میتواند در هر دو جنس باشد. این پدیده به علتهای گوناگونی میدهد. ناسازگاریهای رفتاری، مسائل اقتصادی، باورهای اعتقادی و… باعث میشود که همسران آنقدر از هم دور شوند که طلاق عاطفی ایجاد شود.» اما اینکه این پدیده بیشتر در بیان کدام یک از طبقات جامعه وجود دارد هم به باور مظلومی به طور کامل مشخص نیست.
وی در این باره میافزاید: «به دلیل نبود تحقیقات و آمار رسمی به طور قاطع نمیتوان گفت این پدیده بیشتر در کدام طبقه از جامعه شایع است. آیا بیشتر در بین جوامع شهری است و یا روستایی و یا در بین کسانیکه خیانت میکنند و یا قشری که تحصیل کردهاند و یا طبقهای که مشکلات اقتصادی دارند.
این کارشناس روانشناسی در ادامه با توجه به اینکه در درجه اول خود شخص و همسران اولین کسانی هستند که در چنین خانوادهای صدمه میبینند درباره آسیبهایی که فرزندان را تهدید میکند میگوید:« وقتی فرزندان جدایی والدین را میبینند و عدم انسجام خانواده را درک میکنند این جدایی اعضای خانواده از هم پیامدهای روشنی دارد و بچهها از آن متأثر میشوند. تربیت آنها را تحت تأثیر قرار میدهند و بیشتر از والدین صدمه میبینند. این تأثیرات بر روی پسران و دختران به شکلهای مختلفی خود را نشان میدهد. در فرزندان پسر به صورت بزهکاری، خشونت و … و در دختران تأثیرات منفی مانند بیماریهای افسردگی، اضطراب خود را نشان میدهد.» حال زمانی که خانوادهای دچار چنین مشکلی میشود چه باید کرد. یا راههای درمان این پدیده اخلاقی در بین خانوادهها چیست؟
مظلومی در این باره خانواده درمانگر را پیشنهاد کرد و گفت:«در ابتدا وقتی چنین عارضهای پیش میآید حتما باید به خانواده درمانگر مراجعه شودتا این مسائل و مشکلات که باعث طلاق عاطفی شده بررسی و شناسایی شود. خیلی وقتها زن و شوهر نمیدانند چرا چنین عارضهای ایجاد شده است و چون ذینفع هستند باید یک شخص سوم ریش سفید و یا فردی که هر دو طرف قبول میکنند و یا خانواده درمانگر بررسی شود و راهکار ارائه شود. در این صورت میتوان امیدوار بود که راه بازگشت وجود دارد. ولی تا زمانیکه مشکلات شناسایی نشود طلاق عاطفی ادامه دارد و تشدید میشود.»
مظلومی در خصوص راههای پیشگیری از بروز طلاق عاطفی در خانوادهها گفت:« به محض اینکه طرفین متوجه شدند از یکدیگر فاصله میگیرند یا یکسری مشکلات باعث شده که آن عواطف سابق را به هم ندارند باید بلافاصله از طریق راهنمایی که گفته شد درصدد حل مسئله برآیند.» طلاق عاطفی رفتاری است که به اعتقاد مظلومی نمیتوان به طور کامل قبل از ازدواج درباره آن نظر داد یا آنرا پیشبینی کرد.
وی در این باره افزود:« در بسیاری از کلینیکهای روانشناسی یکسری تستهای شخصیتی یا روانشناسی وجود دارد که شخصیت ازدواج طرفین را تعیین میکند اما این کار علمی نیست و نمیتوان به طور قاطع گفت: چه زنی با چه مردی بهتر زندگی خواهد کرد مگر اینکه شخص ایراد روشن و مشخصی داشته باشد.
ملاکهای مسئولیت پذیری و بلوغ فکری لازمه ازدواج
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با اشاره به لزوم آشنایی پیش از ازدواج، مسئولیت پذیری و بلوغ فکری را در درجه اول اهمیت، عنوان کرد و ویژگیهای ظاهری را معیار آخر برای تصمیمگیری دانست.
اصغر دادخواه در گفتوگو با فارس، لزوم آشنایی پیش از ازدواج برای با اشاره به سرفصلهای لازم برای شناخت قبل از ازدواج افزود: مسئولیتپذیری و بلوغ فکری جزو اولین موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود، اینکه آیا فرد به این بلوغ رسیده است که مسئولیت فردی دیگر را برعهده گیرند. البته باید به این نکته توجه داشت که مسئولیت برای مردان و صرفاً مالی نیست بلکه آمادگی زندگی مشترک نیز مسئولیتپذیری است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی صحبت کردن درباره این ویژگیها را کافی ندانست و رفتارهای عملی و عینی را در شناخت، مؤثر عنوان کرد و افزود: دیدن و صحبت کردن تنها کافی نیست باید زیر نظر خانوادهها و با حضور آنها در سفر، میهمانی، جمع و تحقیق از زندگی قبلی و پرسش از فرد سوم به شناخت درباره طرف مقابل برسیم.
این عصبشناس با بیان اینکه دیدگاه افراد نسبت به زندگی در خصوص موضوعاتی مانند شغل، اقتصاد، مسئولیت اجرایی در خانه، فرزند، تعداد و جنسیت آن سبکهای فرزندپروری و آشنایی با واقعیات جامعه اظهار داشت: این مسائل بسیار مهم است و باید در نظر گرفته شوند. مسائل ظاهری باید در وهله آخر مورد توجه قرار گیرد. مسائل ظاهری شامل؛ نظافت، نزاکت، خوش آمدن ظاهر شخص چه از نظر چهره و فیزیک بدنی است. گاهی این ویژگیها با گفتن، گاهی با حس کردن و برخی مواقع نیز با به دل نشستن مورد توجه قرار میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: تصمیم از روی احساس و شتاب قابل اعتماد نیست، ازدواج معنایی عمیق دارد که اگر آشنایی پیش از آن به درستی انجام نشود، محکوم به شکست یا تحمل زندگی است که مورد طرفین نیست.