در این مقاله به برخی از ویژگی هایی که مونته سوری در کار با کودکان به آن اعتقاد داشت می پردازیم. قبل از همه بخشی از آخرین سخنرانی دکتر مونته سوری در هندوستان را با هم میخوانیم:
“هدف ما در این دوره، یافتن روش مستقیمتر برای ارایهی فرهنگی غنی تر به نسل های آینده بود. ما شما را متقاعد میکنیم فرهنگی که به جوانان ارایه میشود، کافی نیست، خیلی بیشتر از این ها می توان عرضه کرد. به عبارت دیگر فرهنگ ارایه شده می تواند نوع وسیعتری باشد. تنها کافی است با سبکی دیگر ارایه شود و هدف ما هم همین است. ما به روشی تجربی در طی زمان آینده می توانیم به شما نشان دهیم چگونه این روش جدید بیشترین مزیت را برای اندیشه ی کودک دارد. این جریان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه محرکی برای نیروهای روانی او است. این تلاش چیست؟ تلاش یعنی صرف بیشتر انرژی روانی یا هر انرژی دیگر، تلاش یعنی تقلید و تمرین کردن استعدادها، بیش از آن چه فرد فکر میکند در حد توان اوست. تلاش یعنی حرکت فراتر از قدرت. هنگامی که کودک مانعی در فعالیت خود نمی بیند، آماده است خیلی بیشتر از آنچه انتظار داریم کار و فعالیت کند. زیرا با این تمرین فکری سخت است که خود را رشد میدهد و این رشد نه خستگی است، نه تنبلی و نه راحتی. فعالیت حیاتی رشد مداوم است و او هرگز خسته نمیشود. در هر حال، قانونی که برای تمام دورههای زمانی رشد صادق است این است که بیشترین تلاش از یک نیروی محرک آنی منشا میگیرد که به بیشترین میزان رغبت و انگیزه منتهی می شود. بنابراین باید هدف ما این باشد که این تلاش درونی را پرورش دهیم.”
۲۹ مارس ۱۹۴۴
خود انضباطی یا آموزش انضباط درونی فرد
موضوع خود انضباطی، از موضوعهای پایهای آموزش زندگی عملی در روش مونته سوری است. این آموزش به کودک فرصت یادگیری بهتر و استفادهی بهتر از فرصتها برای هر گونه آموختهای را میدهد. مهمترین بخش آموزش، در خود انضباطی کودکان، تحریک حس درونی آنها برای اندیشیدن دربارهی نوع عمل کردشان است. برای کودکان باید مشخص شود دلیل انضباط چیست و چرا آنان باید هر کاری را با برنامه و آرامش خاص انجام دهند. کودکان باید متوجه شوند بینظمی، جنجال و نداشتن برنامه ریزی چه ضررهایی به آن ها می رساند.
پایه ریزی انضباطی در کودک سبب میشود اعتماد به نفس خود او افزایش یابد. قدرت تفکر او تقویت شده و مهمتر از همه این که کودک زودتر به هدف از پیش تعیین شدهی خود برسد . این امر سبب خود تشویقی او شده و لذت کارش را چندین برابر میکند، زیرا سرعت عمل او به دلیل برنامه ریزی قبلی بیشتر بوده است. کودک با آموختن انضباط درونی، پی میبرد خودش باشد نه یک عروسکی که بزرگترها برای او تصمیم میگیرند. او می آموزد سکوت کند و در فرصت سکوت دربارهی دیگران فکر کند و انتخابگر باشد. او می آموزد حقوقی دارد و باید به آن احترام گذاشته شود دیگران نیز دارای حقوقی هستند که برای او قابل احترام است.
او یاد می گیرد می تواند مستقل عمل کند. هر چند در بسیاری اوقات گروه میتواند کمک خوبی برای پیشبرد اهدافش باشد، این اوست که انتخاب می کند تنها کار کند و یا با دیگران. این امر سبب می شود کودک احساس شخصیت کند و به بزرگترهای خود احترام بگذارد. هم چنان که به کوچکترها اهمیت می دهد و در صورت لزوم راهنمای آنهاست. او می داند اگر گروهش شکست بخورد، خودش هم شکست خورده است. کودکان در کلاسهای مونته سوری با احساس صمیمیتی که در جو موجود است، تلاش میکنند سلامت جامعهی کوچک خود را حفظ و در افزایش آن بکوشند.
تمامی این اتفاق ها نیازمند هدایت اولیهی کودکان به وسیلهی مربی آشنا به روش و علوم مونته سوری است. این مربی با توانایی خاص خود و با پایه ریزی مناسب یکی دو ماه ابتدای سال قادر خواهد بود بقیهی سال را با آرامش کامل همراه کودکان و بدون دغدغهی فکری سپری کند و در پایان سال بازدهی عملی بسیار خوبی داشته باشد.
وقتی کودک لذت انضباط در هر کاری را درک کند، بسیار راحت می تواند پذیرای آن شود. یک مربی می تواند به جای تهدید کوکان و رفتار دیکتاتورانه با کودکان، به گونهای برخورد کند که کودک برای تغییر رفتار خود تشویق و ترغیب شود. همهی انسانها کمال گرا هستند و از زیبایی خود لذت میبرند. کودکان هم این لذت را تجربه میکنند. برای مثال اگر کودکی با چهرهای ژولیده و بی نظم به کلاس بیاید، مربی میتواند به جای تهدید او به گونه ای رفتار کند که کودک ترغیب به انضباط شود. برای این کار مربی می تواند در آینه نگاه کند و درباره آرایش و دندان خود حرف بزند. در این صورت کودک هم که دوست ندارد خود را ژولیده و نامنظم ببیند، تلاش میکند تا مشکل را حل کند. به این ترتیب کودک خود معلم خود می شود، برای خود برنامه ریزی کرده و به آن عمل می کند و از عمل خود لذت می برد. این خود تشویقی بالاترین جایزهی اوست و سبب میشود کودک به دنبال لذت دیگری بگردد.
مربی در بحث خود انضباطی نباید کودکان را با هم مقایسه کند و یا کودکی را وادار به کاری کند یا از قبل برای او برنامه ای بریزد و به او تحمیل کند، بلکه او باید آن قدر علم و توانایی داشته باشد تا با سیاستی عمیق، زیبایی و لزوم این انضباط را به کودک بفهماند. بدین ترتیب، کودک خود برای انجام عمل ترغیب میشود. این اتفاق با نوازش کودکان و همراه کردن آنان در مسیر دلخواه روی میدهد. اشتیاق ذاتی کودکان برای یادگیری با فرصت دادن برای به کارگیری فعالیت های اختیاری و غیر اختیاری و با راهنمایی مربی آموزش دیده تشویق میشود. کودکان در حین کار، قدرت تمرکز خود را تقویت میکنند و احساس خوش آیندی از حس خود انضباطی خویش به دست می آورند.
در چارچوب این امر کودکان گامهای خود را متناسب با فعالیتهای خود گسترش میدهند. تغییر شکل و دگرگونی کودکان از تولد تا بزرگسالی به وسیلهی طرحهای پیش رفته اتفاق میافتد. فعالیتهای مونته سوری برای پذیرش تغییرات شخصی و علایق کودک، تغییراتی در نقطه نظرها و عادت های روزمره داده است. مونته سوریها عقیده دارند کودکان تا قبل از ۶ سالگی کاوش گران حسی هستند که نیروی درک خود را به وسیله ی فراگیری محیط و فرهنگ بنا می کنند.
کودکان در این دوره آن چه را دکتر مونته سوری به نام ذهن جذاب نامیده است نشان میدهند. این نوع ذهن توانایی بی نظیر، اما ناپایداری دارد که همه ی جنبههای فیزیکی و معنوی محیطی را جذب میکند. او این عمل را بدون تلاش یا خستگی انجام میدهد. کودک به دلیل کمک به خودسازی به کارهای شخصی تشویق می شود. دنبال کردن تواناییهای کودکان آنان را برای تکفر با نظم و تربیت و به نمایش گذاشتن خود یاری می دهد. مونته سوری دریافت، همهی کودکان در گذر از دوران رشد حواس پنج گانه خود، نوساناتی را تجربه می کنند.
قیاس و تضاد در روش مونته سوری و روش سنتی
کودکان در روش مونته سوری می آموزند به شکل گروهی و مستقل فعالیت کنند. آن ها به دلیل تشویق در تصمیم گیری از دوران اولیه ی کودکی قادرند بسیاری از مشکلات و مسایل خود را حل کنند. در عین حال این کودکان حق انتخاب ویژه برای ارایه ی فعالیت و مدیریت زمان دارند. آن ها تشویق می شوند ایده ها را تغییر دهند و با دیگران آزادانه گفت و گو کنند. مهارت آنان در شریک شدن سبب هماهنگی شان با روش های جدید می شود. برنامه های مونته سوری بر پایه ی خود محوری است، نه فعالیت های رقابتی. کمک به توسعه تقویت ذهنی و اعتماد در قالب و تغییر دیدگاه های مثبت در مقایسه ی روش مونته سوری با سایر روشها ملموس است.
زندگانی عملی
تجربههای زندگی عملی به کودک مراقبت از خود، دیگران و میحط را می فهماند. فعالیت ها شامل عملیاتی است که کودکان به عنوان بخشی از زندگی روزانه در خانه انجام می دهند. مانند شست و شو، اتو کردن، ظرف شویی، تزیین گل ها و غیره.
عناصر و عوامل که سبب آمیزش بشر با دیگران می شود، با مهربانی و فروتنی معرفی شده و به وسیله ی همین فعالیت ها کودکان هم کاری جسمانی را گسترش می دهند و قادر به حرکت می شوند. بدین ترتیب آن ها به کاوش محیط می پردازند. کودکان فعالیت ها را از آغاز تا پایان آموخته و پی گیری و اراده ی خود را در کار گسترش می دهند.
این اتفاق در تعریف مونته سوری به عنوان خمیری مایه ی حرکت نیروی درک مطرح است. مواد و اجسام حسی به عنوان ابزاری برای پشرفت محسوب میشود. کودکان شناخت و ادراک سودمندی را دنبال میکنند و نظم و دسته بندی ادراک را می آموزند. آن ها این اتفاق را به وسیله ی لمس کردن،