مقایسه دیدگاه های مارشال مک لوهان با جامعه ایرانی

مقدمه :

مارشال مک لوهان جامعه شناس و فیلسوف کانادایی و استاد دانشگاه تورنتو بود که در سال ۱۹۱۱ به دنیا آمد.آثاری چون کهکشان گوتنبرگ(در رابطه با ظهور چاپ و صنعت چاپ است)،شناخت وسایل ارتباطی،جنبش های ۱۹۹۰ برای درک رسانه ها،پیام و ماساژ،جنگ و صلح و دهکده جهانی و جنگل الکترونیک قرن بیستم است.وی ۶۹ سال عمر کرد و در ۱۹۸۰ فوت نمود. مک لوهان با جمله قصار خود که” وسیله همان پیام است” اندیشه های بسیاری را به چالش طلبید. منظور وی از این جمله آن است که پیامی که از سوی هر شکل ارتباطات انتقال می یابد ، اساساً تحت تاثیر رسانه ای است که از طریق آن فرستاده شده است.
دیدگاه های مک لوهان:
وی معتقد است که اگر چه تکنولوژی زاییده ذهن انسان است اما انسان هر عصری خود زاییده تکنولوژی زمان خودش است یعنی هر تکنولوژی بشر را کم کم در فضای جدیدی قرار داده که عاملی تعیین کننده در سرنوشت و زندگی بشر می باشد.
ایشان کمدی را تکنولوژی الهی می خواند و به اعتقاد وی بشر به بهشت زمینی هدایت شده تا با استفاده از تکنولوژی ساخته دست خود،خودش را از رنج جسمانی آزاد نماید.او در دهه ۱۹۶۰ از تلویزیون به عنوان رسانه ای هوشمند یاد کرده و آن را پرستشگاه و امواج آن را بشارت الکترونیک می نامد.وی با دیدی افراطی می گوید:وسایل ارتباط جمعی که عامل انتقال فرهنگ است،تأثیری بسیار زیاد بر خود فرهنگ دارد .وی در ارتباط با جمله” وسیله همان پیام است” معتقد بود که :«جوامع بیشتر در اثر ماهیت وسایل ارتباطی شکل گرفته اند تا در نتیجه ی محتوای ارتباط»به عقیده ی او وسیله نه تنها از محتوای پیام جدا نیست بلکه به مراتب مهمتر از خود پیام نیز هست و بر آن تأثیر گذار است.
مک لوهان در مورد مقاومت در برابر تکنولوژی می گوید:اگر ما بخواهیم در برابر کارکرد های جدید تکنولوژی گرایش های سنتی خود را حفظ کنیم،فرهنگ سنتی،همانند فرهنگ اسکولاستیک(فرهنگ سنتی) قرن ۱۶ در نهایت از میان خواهد رفت.اگر پیرامون آن فرهنگ تکنولوژی گوتنبرگ را درک می نمودند و آموزش شفاهی خود را با نوشتاری تلفیق می نمودند نابود کلی نمی شدند.
مک لوهان بر این باور بود که اغلب تکنولوژی ها یک اثر تشدید کننده دارند که موجب تفکیک حواس آدمی از یکدیگر است.از این رو هر یک از وسایل ارتباطی در امتداد یکی از حواس های انسان است.(مثل دوچرخه در امتداد پا،عکس در امتداد چشم،رادیو در امتداد گوش)
مک لوهان نه تنها رسانه ها را به دو دستۀ گرم و سرد تقسیم میکند، بلکه جوامع میزبان رسانه ها را نیز به دو دسته تقسیم کرده، ناخودآگاه برای فرهنگ و معنی های مخاطب نیز اهمیت بسیار قائل میشود.
وسیلۀ ارتباطی گرم از نظر او وسیله ای است که تنها یکی از حواس پنجگانۀ ما را در نهایت تکامل و قدرت بکار می گیرد. وقتی می گوییم یک چیز در مقابل حواس ما نهایت تکامل و وضوح خود را آشکار می سازد مقصودمان این است که تمام جزئیات آن دیده می شود و حس ما در برخورد با آنها نباید چیزی از خود مایه بگذارد و یا خلأ موجود را پر کند. وسیلۀ ارتباطی سرد، ضرورتاً دخالت وهمکاری بیشتری از حواس مخاطب طلب می کند، در حالی که مخاطب یا گیرندۀ پیام در مقابل وسیلۀ ارتباطی گرم از این دخالت بی نیاز است و همکاری او به حداقل می رسد.
وسایل ارتباطی سرد(تلویزیون،خط تصویری و تلفن) را که کمتر به تشریح و توصیف می پردازند و مشارکت زیادی را می طلبند به وسایل ارتباطی سرد نامگذاری می کند.
وسایل ارتباطی گرم(عکس،رادیو و سینما) را که تنها در امتداد یکی از حواس آدمی هستند و توصیف و تشریح زیادی را در بر دارند یعنی با حجم زیادی از داده ها همراه و از نظر مقصود کامل هستند را وسایل گرم می نامد.
او می گوید: ما میتوانیم کشورهای عقب افتاده را همانند رسانه های سرد وکشور های پیشرفته را چون رسانه های گرم در نظر بگیریم، درست مانند وضعیت افراد حیله گر و زیرک یک شهر در مقابل افراد ساده و بی غل وغش آن . ازهمین منظر محسنیان راد فیلم” دخترلر” را بررسی میکند. این فیلم بر اساس داستان عامیانۀ « جعفر و گلنار» شکل گرفته بود و برای همان افراد ساده وبی غل وغش مورد نظر مک لوهان در یک کشور عقب مانده نمایش داده می شد.
مک لوهان دربارۀ علت نامگذاری وسایل سرد وگرم چنین می نویسد: « اوضاع و احوال با گذشته فرق کرده است. وقتی می گوییم فلان شخص نسبت به فلان موضوع گرایش سرد دارد، منظورمان این است که چنان با آن یکی می شود، آنچنان نسبت به آن احساس علاقه وتعهد می کند که گاهی اوقات بین او وموضوع فاصله وتفاوتی نمی توان قائل شد. من دو صنعت گرم وسرد را بطور متفاوت بکار گرفتم زیرا در فرهنگ عامه بخصوص در بین جوانان واقعاً سرد و گرم درست برخلاف معانی ظاهری آنها بکار برده میشود.
در ارتباط با گرم بودن رادیومی گوید : به هنگام شنیدن رادیو ،شنونده خود را به دست آن می سپارد و به اصطلاح در آن غرق می شود. وی معتقد است هنگامی که رادیو به بازار کشورهای اروپایی و آمریکایی سرازیر شد و مورد استفادۀ وسیع قرار گرفت، تنها دو کشور انگلستان وایالات متحده برضد اثرات ناگهانی وتکان دهندۀ آن واکسن مصونیت زده بودند. مک لوهان برخوردار بودن از سواد و شرایط یک اجتماع صنعتی را واکسن مصونیت می شناسد. او میگوید دیگر کشور ها نتوانستند از شوک رادیو در امان باشند. رادیو دارای اثری است که می توان آن را جادوی قبیله ای نامید. تارهای قدیمی پیوستگی های قومی وقبیله ای را در اروپا با آهنگ فاشیسم به لرزش درآورد.
در سالهای اولیۀ تأسیس رادیو در ایران، درصد باسوادان بسیار پایین بود. آمارهای در دسترس نشان میدهد که سال ۱۳۱۴، تعداد فارغ التحصیلان دورۀ شش سالۀ ابتدایی در سراسر ایران در حدود ۹ هزار نفر (۸۸۸۴ نفر) بوده و کل محصلین کشور۶۷۳ هزار و ۲۵۵ نفر و گرایش باسوادان به روزنامه نیز در پایین ترین حد بوده است. در نتیجه، در همان اوایل کار رادیو، عدۀ داوطلبان شنود رادیو بر خوانندگان بالقوۀ مطبوعات برتری یافت بنابراین با توجه به آمارهای موجود در ایران ، کاملاً طبیعی است که مردم بشدت تحت تاثیر فرستندۀ رادیویی قرار داشتند و هیچ گونه مصونیتی بر ضد اثرات آن نداشتند.
او در مورد تفاوت رادیو و تلویزیون می گوید:گوش دادن به رادیو نیاز به جمع کردن تمام حواس آدمی نیست و می تواند به عنوان آوایی جنبی در کنار سایر فعالیت های انسان حضور داشته باشد اما در تلویزیون چنین وضعیتی وجود ندارد و نمی تواند حالت جانبی رادیو را در زندگی داشته باشد.
مک لوهان دربارۀ تفاوت تلویزیون و سینما می گوید:تلویزیون کمتر می تواند به شرح مفصل رویداد ها بپردازد از این رو توجه و مشارکت بیشتر تماشاگران را می طلبد و در این رسانه برنامه هایی موفق اند که بتواند ذهنیت تماشاگران را تکمیل کنند.اما سینما به دلیل فضای وسیعش بهتر می تواند زندگی شبانه و اشرافی شهرهای بزرگ را به نمایش بگذارد و این تماشاگران هستند که ماجرا را منفعلانه می پذیرند و دخالت ذهنی در واکنشهایشان ندارند.مک لوهان تحول جامعه انسانی را به ۳ دوره تقسیم می کند که در هر دوره نظام ارتباطی خاصی حاکم است که شامل :
۱- شفاهی ، ۲- مارکنی ۳- دهکده جهانی

۱-عصر ارتباط شفاهی و زندگی دودمانی و قبیله ای (شفاهی) :

طبق نظریات مک لوهان؛نخستین مرحله زندگی اجتماعی انسان،دوره ی تمدن های ابتدایی فاقد کتابت است که ویژگی هایی نظیر برتری تسلط بیان شفاهی و دریافت شنیداری است.این دوران را دوران دودمانی و قبیله ای می خواند که در آن انسان در یک مجموعه ی هماهنگ و طبیعی می زیسته است.پیوندها درون قبیله ای بوده است و افراد به صورت طایفه ها و قبیله های کوچک زندگی می کرده اند که در این مرحله زندگی اجتماعی همچنان که نشانه های آن بودند در برخی کشورهای عقب مانده یافت می شود.افراد بی سوادند و اندیشه ی آنها بدون هیچ گونه نظمی رشد پیدا می کند و اطلاعات سینه به سینه منتقل می شوند.

۲-عصر ارتباطات کتبی و چاپی و جامعه فرد گرا (مارکنی) :

با اختراع خط و کتابت به ویژه الفبای صوتی توازن پیشین به هم خورد و برتری حس بینایی نسبت به مابقی حواس آشکار گردید و محتوای تفکر بشر تغییر یافت.
بی تردید تمدن خط و کتابت تا مدتها زیر نظر زبان شفاهی بوده است.با اختراع چاپ دوران تمدن بصری آغاز شد که می توان آن را کهکشان گوتنبرگ نامید که شامل مجموعه ای پیچیده از پدیده های فرهنگی که بر اثر اختراع گوتنبرگ پدید آمده است می باشد.
دستگاه چاپ به حوزه های دیگر صنعت الهام بخشیده و موجب توسعه آن ها شد که در پرتو آن ها اروپا به صورت یک قدرت صنعتی در آمد و به اتکاء آن ۴ قرن بر دنیا حکمرانی می کردند.
به نظر مک لوهان،چاپ کتاب سرآغاز عصر وصرف و نخستین محصول جامعه ی مصرف است که باعث مطالعه شخصی،تقویت و استدلال و فردگرایی و خود گرایی شده است.
او با نگرشی بد بینانه به آثار چاپ در جامعه،چاپ را یک گناه اصلی انسانی و سرچشمه ی تمام بدبختی های ناشی از تمدن صنعتی است چون اختراع چاپ انسان را از محیط صمیمی زندگی قبیله ای بیرون رانده و گرفتار قید و بند نظام زندگی مکانیکی و صنعتی کرد.

۳- عصر ارتباط الکترونیک (دهکده جهانی) :

در سومین دوره ی زندگی اجتماعی انسان،عصر چاپ و زندگی فرد گرایی در برابر پیشرفت و گسترش وسایل ارتباطی الکترونیک مانند رادیو و تلویزیون و سینما در حال زوال است.
وی معتقد است: در حضور وسایل الکترونیکی بویژه تلویزیون و دستگاه های پیچیده محاسبه گر سرانجام همه چیز را دگرگون کرده حتی شهر ها را،در زمانی نه چندان دور،حتی هم اکنون در بعضی نقاط جهان دیگر شهری وجود ندارد،به هر بزرگراهی که وارد می شویم،خبر از آن می دهند که روزنامه ها،گیرنده ها و … در اختیار ما خواهند بود» به قول مک لوهان،در پرتو وسایل ارتباط الکترونیک،چهره کار و زندگی اجتماعی دگرگون می شوند؛جوامع و ملت ها به هم نزدیک می گردند و در نهایت،دهکده ای به پهنای کره ی ارض پدید می آید که او آن را اصطلاحاً «دهکده جهانی» می نامد.
وی برای تلویزیون به خاطر افزودن بیان تصویر نقش بسیاری قائل است و می گوید« تلویزیون قادر است نه تنها در یک کشور،بلکه در سراسر یک منطقه و حتی در یک قاره «جوّی احساس بر انگیز»پدید آورد».

ایران در سه کهکشان مک لوهان:

محسنیان راد به بررسی وضعیت ایران درسه کهکشان ارتباطی مک لوهان دست می زند و معتقد است که تفاوت بین مدت زمان اقامت غربی ها در کهکشان های سه گانۀ مک لوهان وایرانیان از یک طرف وکیفیت این اقامت ازطرف دیگر ، سبب یک سری ویژگی های اجتماعی در زمینۀ ارتباطات انسانی در این سرزمین شده است. فرضیۀ وی چنین است که بدون در نظر گرفتن متغیر سواد، شاید بتوان کم توجهی نسبی ایرانی ها را به پیام های مکتوب، چه در حد روزنامه، مجله، کتاب و چه گزارشهای اداری، نامه نگاری و… ناشی از عواملی از جمله همین عامل عدم اقامت کافی در کهکشان گوتنبرگ دانست.
وی برای بیان فرضیۀ خویش دست به بررسی کمی مدت زمان اقامت درسه کهکشان شفاهی ، مارکنی و گوتنبرگ می زند و این کمیت ها را مبنای قضاوت دربارۀ ویژگی های اجتماعی در زمینۀ ارتباطات انسانی می کند. در ابتدا وضعیت اقامت های مختلف ایرانیان را در سه کهکشان مذکوروسپس به بررسی قضاوت های وی دست می زنیم.
کهکشان اول کهکشان شفاهی بود که از دور دست تاریخ آغاز و تا سال ۷۱۷ شمسی (۱۴۳۶ م) ادامه داشت. بعد، عصر زندگی در کهکشان گوتنبرگ آغاز شد. مسافران آن کهکشان ۳۸۰ سال در آنجا ماندند و بعد سومین سفر را آغاز کردند؛ سفر به کهکشان مارکنی، و هنوز نیز در آنجا هستند.
ابتدا وضعیت اقامت ایران در کهکشان شفاهی بررسی می شود که مجموع پیام های نوشتاری سرزمین ایران به هنگام ورود به کهکشان گوتنبرگ پایین است. مجموع کتب خطی تا دوران قاجار در کتابخانه های ایران حدود ۴۸ هزار جلد است.
اروپا در سال ۱۴۳۶م به همت گوتنبرگ وارد کهکشان جدید شد. در فاصله ای کوتاه چاپخانه ها در اکثر کشورهای اروپایی به کار افتادند و علوم به سرعت همه گیر شد .اما ما ایرانی ها خیلی دیر تصمیم به چنین مهاجرتی گرفتیم. ارامنۀ اصفهان ۱۹۰ سال بعد با آوردن ماشین چاپ در سال ۱۶۴۰م از روسیه نخستین کتاب مذهبی به زبان ارمنی را چاپ کردند. ایرانیان فارسی زبان ۳۸۱ سال بعد از اروپا، با آوردن نخستین چاپخانۀ فارسی در تبریز درسال ۱۸۱۷م وارد این کهکشان شدند.
این بعد کمّی اقامت بود اگر بخواهیم از نظر کیفی هم بررسی کنیم نخستین روزنامۀ ما به نام”کاغذ اخبار”درسال ۱۸۳۷م منتشر شد، در حالی که۲۱۵ سال پیش “ویکلی نیوز”( Weekly News) در لندن چاپ میشد. حتی تیراژ نخستین روزنامه ها نیز قابل بررسی اند. از طرفی نخستین روزنامه های ما دولتی بودند: مانند ” کاغذ اخبار ” متعلق به میرزا صالح شیرازی وابسته به وزارت امور خارجه و” وقایع اتفاقیه ” متعلق به میرزا تقی خان فراهانی وزیر دربار قاجاریه بودند. این روزنامه ها دارای تیراژ بسیار پایینی بودند که هرگز به مردم عادی نمی رسید. از طرف دیگر مردم عادی توان مالی خرید آنها را نداشتند.
در سال۱۹۲۰ نخستین فرستندۀ رادیویی جهان در لندن به کار افتاد و انگلیسی ها وارد کهکشان مارکنی شدند، در حالی که سیصد سال در کهکشان گوتنبرگ مانده بودند. در سال ۱۹۴۰ م اولین فرستندۀ رادیویی ایران تنها ۲۰سال پس از انگلستان، بکار افتاد. ایرانی ها با شتاب وارد این کهکشان شدند، شاید براثر همین شتاب است که علاقۀ ایرانیان به پیامهای مکتوب بسیار اندک است.
نخستین فرستندۀ تلویزیونی جهان در سال۱۹۳۶م در انگلستان به کار افتاد و اولین فرستنده تلویزیونی ما در سال ۱۹۵۸م تأسیس شد. به همان فاصلۀ کوتاه از تأسیس نخستین فرستندۀ رادیویی در جهان، ما دارای فرستنده تلویزیونی شدیم.
شبکۀ اینترنت برای نخستین بار در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ بمنظور حفظ و حراست از اسرار نظامی ارتش امریکا از طرف ” آژانس طرحهای نظامی پیشرفته” در وزارت دفاع ایالت متحده پایه گذاری شد. سپس این شبکه در اختیار دیگر مراکز تحقیقاتی غیر نظامی قرار گرفت. اینترنت در سال ۸۳-۱۹۸۲ عمومی شد. ابنترنت از سال ۷۳-۱۳۷۲ (۱۹۹۳م) در ایران جنبۀ کاربردی پیدا کرد. سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۷م) ، شورای عالی اطلاع رسانی جهت نظم و ساماندهی به استفاده از اینترنت تشکیل شد. تقریبا حدود ده سال پس ازنخستین استفاده های کاربردی در اروپا، اینترنت در ایران نیز کاربردی شد.
می توان ادعا کرد که فاصله ایجاد تکنولوژی های جدید ارتباطی در اروپا و ایران رو به کاهش است. این در حالی است که اروپا پس از۶۰ سال اقامت در کهکشان مارکنی وارد کهکشان اینترنت شد و ایران هم تقریباً همین مدت و حتی چند سالی کمتر در کهکشان مارکنی اقامت داشت.
این بررسی ها بویژه فاصله های رو به کاهش در زمینۀ فناوری های جدید سبب امیدواری به کاهش دسترسی زمانی به آنها می شود اما از طرف دیگر ممکن است منجر به ویژگی های خاص اجتماعی مانند عدم استفادۀ همگانی و عام از اینترنت و…نیز شود.
محسنیان راد هم بوجود آمدن دهکدۀ جهانی مورد نظر مک لوهان را تصدیق می کند و معتقد است: « شکل گیری دهکدۀ جهانی، آنگونه که مک لوهان تجسم می کرد با ایجاد اولین وب سرویس در سال ۱۹۹۰ ، تأسیس شبکه تلویزیونی جهانی سی.ان.ان. در ۱۹۹۱ و ایجاد وب سایت یاهو در ۱۹۹۳ آغاز شد. ضمن آنکه قبل از آن تاریخ، نخستین تجربه های پوشش با ماهواره های پخش مستقیم برنامه های تلویزیونی(Direct Broadcasting satellite = DBS) به وقوع پیوسته بود.
در خصوص تغییر نام دنیای جدید هم محسنیان راد معتقد است: « اندیشمندان ارتباطات از اویل دهۀ ۱۹۹۰ شاید چون اصطلاح دهکدۀ جهانی(Global Village ) ناظر برانجام عملی نبود، از فعل جهانی شدن(to globalize ) استفاده کرده وابزار آن را نیز فناوری اطلاعاتی _ ارتباطاتی، نامیدند ».

منابع:

دادگران،سید محمد،مبانی ارتباط جمعی،انتشارات مروارید،چاپ هشتم،تهران ۱۳۸۴
محسنیان راد،مهدی،ارتباط شناسی،انتشارات سروش،چاپ ششم ،تهران ۱۳۸۴
سایت های اینترنتی آفتاب و ویکی پدیا

دیدگاهتان را بنویسید