هشت درس از اصغر فرهادی برای موفقیت در کسب و کار

افراد موفق، فرای زمینه کاری، رویکرد متفاوتی نسبت به کار دارند. این گروه نکاتی را در کارشان مد نظر قرار می‌دهند که باعث می‌شود در جایگاه متفاوتی نسبت به دیگران بیاستند. اگرچه هرکدام از ما، آدم‌های متفاوتی با ویژگی‌ها و توانایی‌های متفاوتی هستیم. همانطور که انیشتین، دکتر حسابی، پروفوسور سمیعی، استیوجابز، بیل‌گیتس، علی حاتمی و هزاران آدم بزرگ یکتا هستند و مشابه ندارند، اصغر فرهادی و خود شما هم یکتا هستید و مشابه ندارید. اما همیشه توجه به نکات انگیزه‌های برای پیشرفت می‌دهند.
لازم به ذکر است که این نکات صرفا برداشت شخصی من از رویکرد کاری اصغر فرهادی است که از میان مصاحبه‌ها، گفتگوها و نقدها جمع‌بندی شده است.
۱- توجه به مبانی
اصغر فرهادی
آمادگی بازیگران در فیلم‌های فرهادی به سبک تئاتر است. در تئاتر دورخوانی و اتود زدن (بازی‌کردن موقعیت‌ها) یک تمرین پایه‌ای است برای رسیدن به نقش اصلی. کمتر پیش می‌آید که در سینما گروهی به این شکل برای رسیدن به نقش‌ها تمرین کند. توجه به مبانی بازیگری و توجه به ریشه‌های شخصیتی هر نقش باعث می‌شود که کاراکترهای منحصر به فردی در فیلم جلوی چشم تماشاگر جلوه کنند.
توجه به مبانی و اصول در هر زمینه کاری کمک می‌کند تا بتوانید خدمات و محصولاتی با کیفیت و البته با اصالت ایجاد کنید.
۲- فیلم‌سازی به مثابه راه‌اندازی یک کسب و کار جدید
اصغر فرهادی تاکنون فیلم‌هایی را کارگردانی کرده که فیلم‌نامه‌اش را هم خودش نوشته. فرهادی ایده را پرورش می‌دهد، طرح را می‌نویسد، فیلم‌نامه را آماده می‌کند، تیم می‌سازد و کار را شروع می‌کند. این روند تشابه زیادی با راه‌اندازی یک کسب و کار دارد. در واقع فرهادی مثل یک کارآفرین، از ایده تا اجرا و نتیجه درگیر تمام روال‌های کاری می‌شود و به جزییات اهمیت می‌دهد.
۳- توجه به جزییات
ممکن است ایده ساختن فیلمی در مورد دروغ به ذهن خیلی از کارگردان‌ها برسد اما چه اتفاقی می‌افتد که در بین همه این فیلم‌ها، چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین تبدیل می‌شود به سه‌گانه‌ای ماندگار؟
پاسخ توجه به جزییات است. این جزییات است که باعث بروز تفاوت در یک کار با یک کار دیگر می‌شود. چه آن کار یک اثر هنری باشد و چه ایده راه‌اندازی یک کسب و کار. چه یک کارگردان توجه به جزییات را مهم بشمارد و چه یک متخصص فنی.
در تمام دنیا محصولات و خدمات مشابهی وجود دارد. اما توجه به جزییات در یک محصول یا خدمت عامل موفقیت آن می‌شود.
۴- جهان‌بینی
البته که جزییات بسیار مهم است اما نگاه به جزء از نگاه به کل سرچشمه می‌گیرد. نگاه کلی جهان‌بینی ماست. در فیلم‌های اصغرفرهادی با نوع نگاه کارگردان به دنیا آشنا می‌شویم. فرهادی در نقطه‌ای می‌ایستند و به دنیا نگاه می‌کند که شاید برای بسیاری تازگی داشته باشد. فرهادی یک نگاه کلی به دنیا دارد و بعد به جزییات بخشی از این دنیا می‌پردازد. این نوع نگاه ناشی از جهان‌بینی است.
جهان‌بینی در کار به ما کمک می‌کند تا فلسفه انجام کاری را به‌دست بیاوریم. این‌که چرا حرفی را می‌زنیم و چرا کاری را انجام می‌دهیم.
۵- قضاوت نکردن
جهان‌بینی به ما نوعی نگرش و نگاه را می‌دهد. به‌دست آوردن دید این تهدید را نیز با خود به‌همراه می‌آورد که ممکن است باعث شود که در مورد مسائل و آدم‌ها قضاوت کنیم و این قضاوت را به دیگران نیز عرضه کنیم. در فیلم‌های فرهادی چه کسی می‌تواند به جد بگوید که حق با چه شخصیتی است؟ فرهادی جهان‌بینی خود را دارد و جزییاتی را می‌بیند. اما قضاوت در مورد درست و غلطی موضوع را واگذار می‌کند به بیننده. او برشی از یک زندگی را نشان می‌دهد که آبستن اتفاقاتی است.
در کار و زندگی به شکل تکراری این اتفاق می‌افتد که به آدم‌ها و اتفاقات برچسب سیاه و سفید می‌زنیم و در مورد اونها قضاوت می‌کنیم. اما ممکن است اتفاق‌ها جنبه دیگری هم داشته باشند که از دید ما پنهان باشد. ماه نیمه‌تاریکی دارد که ما نمی‌بینیم. برداشت ما از یک موضوع دلیلی بر درستی آن و محق بودن ما نخواهد بود.
۶- ره‌بری و موفقیت گروهی
تفاوت کلاسیک مدیریت و ره‌بری که همیشه به آن اشاره می‌شود در این است که یک ره‌بر علاوه برمدیریت و کنترل وظایف، تعریف دورنما و ایجاد انگیزه در تیم برای رسیدن به هدف را نیز برعهده دارد. فرهادی تصویر کار مورد نظرش را برای بازیگران توصیف می‌کند و آنها را برای درک موقعیت آماده می‌کند. خواسته‌اش را واضح می‌گوید و حرکت بازیگران را اصلاح می‌کند. با این روش نه‌تنها بازیگران که کل عوامل فیلم می‌دانند که به چه نقطه‌ای می‌خواهند برسند.
۷- ایجاد فرصت
ممکن است از شرایط این‌طور به نظر برسد که نمی‌توان فیلمی با بعد جهانی ساخت، یا در این شرایط نمی‌توان کاری با کیفیت انجام داد. می‌توان پنداشت که اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب است و همین موضوع دلیل کافی است برای این‌که حرکتی نکرد. می‌توان برای وجود ضعف‌ها و کاستی‌ها زمین و زمان را متهم کرد. اما فرهادی از تهدیدها و محدودیت‌ها استفاده می‌کند و روش خلاقانه‌ای را برای بیان موضوع مورد نظر خود پیدا می‌کند.
۸- دوری از حاشیه‌ها
بسیاری از افراد حرفه‌ای بزرگترین شکست‌ها را وقتی متحمل می‌شوند که خود را درگیر حاشیه‌ها کنند. وقتی درگیر بحث‌های لفظی می‌شوند و شروع به صحبت درباره دیگران می‌کنند. این افراد بزرگترین ضربه‌ها را وقتی می‌خورند که خود را درگیر جریان‌ها و بازی‌های عجیب و غریب می‌کنند. اما یک فرد حرفه‌ای – فرهادی – که رویکردش رسیدن به هدف است، خود را از حاشیه‌ها دور می‌کند و وارد بازی‌ها و درگیری‌های لفظی نمی‌شود.

منبع: سایت امید مهرانی 

دیدگاهتان را بنویسید