هدف واژه ایست که مطالب بسیار درباره آن نوشته اند، گفته اند و خوانده ایم مجموعه کتابهای موفقیت و در سخن بزرگان یا در فرهنگ ها و ادیان مختلف دامنه وسیعی از مجموعه هدف ها معین شده وهریک به نوبه خود خواستار تعالی و رشد بشر در جنبه های مختلف (بعنوان هدف) بوده اند. آنچه قطعی و مسلم است زندگی هدف دار خواستنی تر و زیباتراست. در سنین جوانی که ما سعی در رسیدن به استقلال فکری و مادی هستیم (حدود ۱۸ الی ۲۲ سالگی) بسیار پیش آمده که بین اهداف مختلف که در دنیای امروز که تعداد آنها تقریبا نامحدود بنظر می آید گم و گیج می شویم و واقعا نمی دانیم چه باید انجام داد، کدام بهتر یا ارجحیت دارد. در این نوشته پنج هدفی نقل شده که امروزه هر فرد باید در زندگی خود در نظر گرفته تا زندگی کردن برای او توام با شور و لذت سپری شود. به هیچ وجه نباید بعضی از این اهداف را از برنامه زندگی خود بطور موقت یا دایم خارج کرد سهم هر کدام از آنها در جریان زندگی باید یکسان در نظر گرفته شود. این اهداف در طول زندگی استمرار دارند و مانند شئ یا چیزی نیستند که پس از بدست آمدن از آن دست بکشیم. به نظر من این اهداف به اندازه کافی گسترده کلی و جامع هستند که می توان هر هدف کوچک و بزرگ دیگری را در دل این پنچ هدف گنجانید. از طرفی هر کدام از این اهداف بدلیل اهمیتی که دارند نمی تواند با اهداف دیگر ترکیب یا ادغام شود. تقاضای من از خواننده محترم این خواهد بود که در صورت امکان در قسمت نظرات اگر توصیه ای مبنی بر نوع تقسیم بندی یا اشکالات و معایب احتمالی این اهداف به نظرتان می رسد مطرح نمایید.
۱- سلامتی Health: سلامتی فیزیکی، مراقبت و محافظت از خود، ورزش، بهداشت فردی همه و همه باید مورد نظر وهدف فرد قرار داشته باشد.در واقع بعد فیزیکی و مکانیکی انسان درست شبیه اتومبیل یا هر وسیله دیگر است که نیاز به مراقبت وسرویس و نگهداری دارد.
۲- آگاهی Awareness: مطالعه مستمر در زمینه های مختلف علوم انسانی و علوم تجربی روز با هدف رسیدن به دانایی یا همان آگاهی وپس از آن ما باید به خودآگاهی و خداآگاهی برسیم.
۳- شغل Occupation, Job: ادامه تحصیل، کسب تخصص و حرفه با هدف رسیدن به شغل مورد علاقه که در نهایت منجر به خود کفایی و استقلال فردی شود. این امر شاخص مهمی در آرامش فرد خواهد داشت. کار کردن یا خدمتی را ارائه کردن به نوعی بار اخلاقی هم دارد چون با کار کردن ما خدمتی به دیگری کرده ایم. این خدمت می تواند تعمیر یا تمیزکردن کفش کسی یا پیوند زدن کلیه و رگهای قلب فردی باشد.
۴- ارتباط Relation: داشتن شبکه ای از دوستان و ارتباط با آنها یکی از بایدهای زندگی است. مخصوصا رابطه چهره به چهره و دوخته شدن چشم ها به یکدیگر. واز طرفی باید از رابطه هایی که در آن رنج می بریم و تبادل احساسی و لذتی نیست خارج شویم و یا به آن بهبود ببخشیم، توصیه شده بچه ها در طول دوران تحصیلی خود باید تعدادی بین ۲۰ تا ۳۰ دوست داشته باشند.کسانی که نمی توانند با دیگران رابطه برقرار کنند و دوستانی برگزینند افرادی تنها و در خود مانده هستند.
۵- تفریح و سرگرمی Entertainment: امروزه بعنوان یک بخش مهم در زندگی فردی محسوب می شود و نباید به هر دلیلی تعطیل و یا کم اهمیت در نظر گرفته شود. فعالیت جدی در یکی از زمینه های هنری مثل موسیقی، نقاشی، سفالگری… وقت گذاشتن برای استفاده از محصولات فرهنگی و هنری نظیر: موسیقی، تئاتر، فیلم، موزه های تاریخی، باستانشناسی، مردم شناسی. وبلاگ نویسی ، شرکت در کلوپ ها ، جشنواره ها، میهمانی و سفرکردن.