لازم به ذکر است این مقاله مطمئنا برای همه ساختمانهای پزشکان شیراز صدق نمی کند.
اگر این روزها گذرتان به بعضی از ساختمانهای پزشکان در شیراز افتاده باشد، احتمالاً با صحنه عجیبی روبهرو شدهاید: یک ساختمان قدیمی یا حتی نسبتاً جدید، با چند طبقه و آسانسوری که به سختی چهارتا 6 نفر را جابهجا میکند— حالا تبدیل به محل رفتوآمد دهها بیمار در روز شده است. اتفاقی که شاید خیلی عادی به نظر برسد، اما پشت این ظاهر عادی پر از سوال و دغدغه است.
ساختمان مسکونی، تابلوی پزشکی!
خیلی از این ساختمانها اصلاً برای استفاده پزشکی ساخته نشده بودند؛ اما با گذشت زمان، مالکان یا سرمایهگذاران ترجیح دادهاند این خانهها را با حداقل تغییر به ساختمان پزشکان تبدیل کنند. فقط کافی است سر در ساختمان تابلوی چندین پزشک نصب شود و با گرفتن مجوز، کار تمام است!
آسانسورهای کوچک، راهپلههای طاقتفرسا
کافی است کسی با ویلچر یا یک سالمند بخواهد از این ساختمانها استفاده کند. آسانسورهای کوچک که قبلاً فقط برای خانوادههای ساکن در ساختمان بوده، توان جابهجایی جمعیت زیاد و تنوع بیماران را ندارد. اگر هم نیاز به استفاده از پله باشد، عملاً ورود و خروج برای خیلی از بیماران ممکن یا راحت نیست. این درحالی است که همین ساختمان با همین ساختار دارد هر روز مجوز فعالیت پزشکی دریافت میکند.
رمپ های غیر استاندارد، مشکل بیماران ویلچری
در اکثر ساختمان های پزشکان ، رمپ مناسب و استاندارد برای عبور بیماران ویلچری یا کمتوان وجود ندارد؛ برخی حتی فاقد هرگونه رمپ هستند و بیماران ناچارند برای ورود به مطبها از پارکینگ ساختمان استفاده کنند یا از افراد حاضر برای جابجایی ویلچر کمک بگیرند.
اتاقهایی برای نشستن یا ماندن طولانی؟
اغلب اتاقکهایی که به مطب و بخش انتظار بیماران تبدیل شدهاند، سالن های کوچک منازل بودهاند، بدون اینکه حتی به نیازهای اولیه بیماران و همراهانشان توجه شود؛ فضای ناکافی، صندلیهای محدود و محیطی که در طراحی آن اصلا به فکر آسایش بیمار نبوده اند.
پرسشهایی که باید پرسید
سوال اینجاست: دقیقاً چه کسانی تصمیم میگیرند این ساختمانها قابل استفاده برای امور پزشکی باشند؟ وظیفه نظارت با کیست؟ سازمانهایی که مجوز تبدیل ساختمان مسکونی به ساختمان پزشکان را میدهند، چطور ارزیابی میکنند؟ آیا کافی است پلان ساختمان را ببینند یا واقعاً پای بازدید فنی و بررسی استانداردها وسط است؟
از آن طرف، چرا پزشکان و فعالان حوزه سلامت هنگام خرید یا اجاره چنین ساختمانهایی به این موارد توجه نمیکنند؟ اگر واقعاً دغدغه بیمار و مراجعانشان را داشته باشند، نباید این نکات فنی و رفاهی برایشان مهم باشد؟
نقش مردم و مطالبهگری
در نهایت، نقش مردم در این میان چیست؟ واقعیت این است که اگر مردم و بیماران نسبت به شرایط نامناسب این ساختمانها اعتراض نکنند یا نخواهند پیگیر باشند، شرایط تغییر نخواهد کرد. مطالبهگری و پرسش از مراکز تصمیمگیرنده—مانند شوراها، نظام مهندسی، وزارت بهداشت و شهرداری—میتواند زمینهساز تصویب قانون یا اصلاحات اجرایی باشد تا دیگر هر ساختمانی صرفنظر از وضعیت آسانسور، رمپ، و دیگر امکانات رفاهی، نتواند بهراحتی مجوز مرکز پزشکی بگیرد.
حرف آخر: سلامت را فدای سود نکنیم
به نظر شما آیا وقت آن نرسیده که سلامت مراجعان بر سود اقتصادی مالکان و اجارهدهندگان ساختمانهای قدیمی و نوساز اولویت داشته باشد؟ چرا باید مشکلات تردد، ایمنی، و آسایش بیماران و حتی خود پزشکان نادیده گرفته شود؟ شاید وقت آن است که قوانین سختگیرانهتری وضع شود و مهمتر از همه، خود ما به عنوان شهروند فعالتر، پیگیرتر و مطالبهگرتر باشیم.
مقاله را همین جا به پایان می رسانم ولی صحبت درباره ساختمان های پزشکان بسیار است، از جمله ایمن نبودن ساختمان های پزشکان قدیمی ساخت و……
خوشحال می شوم پیشنهادها و تجربه های شما را داشته باشم.